وقتی استفاده از هوش مصنوعی برای دیپلماتها خطرناک میشود
به گزارش کارگروه فناوری اطلاعات سایبربان، دیپلماتها به طور فزایندهای به ابزارهایی مانند چت جیپیتی (ChatGPT) و دیپسیک (DeepSeek) برای سرعتبخشیدن به تهیه پیشنویس، ترجمه و خلاصهسازی اسناد روی میآورند، روندی که جووان کوربالیجا آن را ظهور (هوش مصنوعی سایه) توصیف میکند.
جووان کوربالیجا، مدیر بنیاد غیرانتفاعی دیپلو و یک دیپلمات کهنهکار است. رویکرد او در بحثهای عملی هوش مصنوعی، پشت رویکرد انسانگرایی دیپلو است که مفاهیم عملی هوش مصنوعی را در پیوند با سنت انسانگرایی هنر، فلسفه، دیپلماسی و حکومت قرار میدهد. مفاهیم پیچیده هوش مصنوعی از طریق تعامل یکپارچه دیپلو بین انسان و هوش مصنوعی در آموزش، تحقیق و مدیریت که حول رویکرد نزدیکی شناختی ساخته شده است، ساده و ملموس میشوند.
پلتفرمهای هوش مصنوعی که اغلب از طریق حسابهای شخصی یا برنامههای مصرفی استفاده میشوند، سرعت و راحتی را ارائه میدهند که سرویسهای دیپلماتیک بیش از حد گسترده برای مطابقت با آن تلاش میکنند.
اما همان سهولت استفاده که هوش مصنوعی سایه را جذاب میکند، همچنین تضاد مستقیمی با مبانی دیرینه دیپلماسی یعنی احتیاط و ابهام کنترلشده ایجاد میکند.
کوربالیجا هشدار میدهد که این اتکای آرام به پلتفرمهای تجاری هوش مصنوعی، اطلاعات حساس را بهگونهای افشا میکند که ممکن است دیپلماتها به طور کامل آن را درک نکنند. هر درخواستی، چه تهیه پیشنویس نکات گفتگو، چه ترجمه یادداشتها یا درخواست استراتژیهای مذاکره، فرضیات، اولویتها و مواضع داخلی را آشکار میکند.
با گذشت زمان، این امر تصویری دقیق از نگرانیها و رفتار یک کشور ایجاد میکند که در سرورهای خارج از کنترل دیپلماتیک ذخیره میشود و به طور بالقوه از طریق سیستمهای حقوقی خارجی قابلدسترسی است. خطر نهتنها نشت دادهها، بلکه فرسایش مهارت دیپلماتیک نیز هست، زیرا متن تولید شده توسط هوش مصنوعی زبان عمومی را تشویق میکند، اسناد را بزرگ میکند و ظرافتهای ملی ضروری برای مذاکره را محو میکند.
خدمات دیپلماتیک میتوانند سالها طول بکشد تا ابزارهای امن و داخلی را توسعه دهند، درحالیکه هوش مصنوعی تجاری فوراً روی هر تلفن یا لپتاپی در دسترس است. بااینحال، تناقض این است که هوش مصنوعی امن و کنترلشده محلی، مبتنی بر مدلهای منبعباز، از نظر فنی امکانپذیر و از نظر مالی قابلدسترسی است. آنچه پیشرفت را کند میکند، فناوری نیست، بلکه نحوه مدیریت و ارزشگذاری وزارتخانهها بر دانش، دارایی اصلی نهادی آنها است.
کوربالیجا بهجای تکیه بر کمپینهای آگاهیبخشی یا ممنوعیتها که بهندرت رفتار را تغییر میدهند، خواستار یک تغییر ساختاری است، جایی که وزارتخانههای امور خارجه باید اکوسیستمهای هوش مصنوعی قابلاعتماد و داخلی ایجاد کنند که تمام درخواستها، اسناد و خروجیها را در محیطهای کنترلشده دولتی نگه دارند. این امر مستلزم طراحی مجدد گردشهای کاری، ادغام هوش مصنوعی در مدیریت سوابق و توانمندسازی دیپلماتهایی است که قبلاً به طور غیررسمی با این ابزارها آزمایش کردهاند.
او استدلال میکند که تنها با انتقال هوش مصنوعی از سایهها به یک چارچوب امن و بهخوبی مدیریتشده، دیپلماسی میتواند محرمانگی، ظرافت و حافظه نهادی خود را در عصر هوش مصنوعی حفظ کند.