صلح سایبری (بخش اول)
واقعیات جهان امروز، سبب قرار گرفتن عبارت «فضای سایبری»، واژه هایی چون، «امنیت»، «تهدید»، «آسیب پذیری»، «حمله» و «جنگ»، شده است. این تبادر را می توان ناشی از نگاه موجود به فضای مجازی، تحت عنوان محیطی نا امن و خصمانه، دانست. نویسندگان عموما برای توصیف این فضا، از استعاراتی چون «غرب وحشی»، استفاده کنند؛ یا نگرانی هایی ایمنی بهداشت عمومی، در مورد این فضا، مطرح می کنند. از سوی دیگر، فضای مجازی، گاها، در کنار حوزه های آبی، خاکی، هوایی و فضایی، به یکی از عرصه های ملی کشور ها، تشبیه می شود. نگاه غالب در مورد فضای سایبری، محیطی با وضعیت طبیعی، یعنی شرایط فقدان وجود حاکمیت اقتدار و قانون، آشوب همگانی و جنگ، است. با وجود قیاس ها و دیدگاه های استعاری متعدد، اکثر دانشمندان در مورد واقعیت عمومی حاکم بر فضای مجازی، یعنی ناامنی گسترده، هم نظر بوده و در پی ارائه ی راهکار هایی برای تامین حداکثری امنیت کاربران در این محیط هستند. با قبول فرض شباهت فضای سایبری به غرب وحشی، به طور حتم، یک کلانتر برای جاری ساختن قانون و برقراری نظم، از نیاز های اساسی چنین وضعیتی محسوب می شود. از سوی دیگر، در وضعیت طبیعی نیز، به سازوکاری موثر، جهت حل مشکلات پیرامون هماهنگی اقدام جمعی، توزیع منابع و حفاظت، لازم و ضروری به نظر می رسد. با این حال، در هنگام وقوع جنگ، همه ی چارچوب ها بی معنی می شوند و تنها عامل تضمین تامین منافع و امنیت، قدرت خواهد بود.
امنیت سایبری، عموما کاهش و ازبین بردن آسیب پذیری ها، تعریف می شود؛ کاهش آسیب پذیری ها، صیانت از خود، تقویت دفاع، کاهش ریسک و پیشگیری از حملات را شامل می شود. به عبارت دیگر، در سال های اخیر، امنیت، مفهومی عمدتا غرب گرا، با رویکرد سیاسی و نظامی یافته است.
محمد ایوب (Mohammad Ayoob)، محقق حوزه ی روابط بین الملل، معتقد است؛ هنگامی که امنیت، آسیب ناپذیری دانسته شود و این آسیب ناپذیری، برای تعیین کنندگان اولویت های امنیتی دولت ها و نظام های سیاسی، مهم ترین اولویت، محسوب می شود. وی در ادامه، می نویسد :
طبق تعریف بالا، از بین بردن طیف گسترده ی آسیب پذیری های موجود، از جمله، انواع اقتصادی و زیست محیطی، تنها در صورتی به اولویت دولت ها بدل می شوند، که تهدیدی مستقیم، متوجه تمامیت سیاسی یا امنیت ملی یک کشور، شود.
بینش ایوب، از بسیاری جهات، با رویکرد عملی دولت ها در قبال مسئله ی امنیت سایبری، همخوانی دارد. آسیب پذیری های فضای مجازی، زیرساخت های متصل از طریق فن آوری اطلاعات، مالکیت معنوی موسسات و شکنندگی اقتصاد شبکه ای، مواردی هستند که باید در چارچوب یک طرح امنیت سایبری ملی جامع، قرار گیرند. طبق اذعان باراک اوباما، رئیس جمهور سابق ایالات متحده ی آمریکا، مخاطرات سایبری، باید در شمار تهدیدات امنیت ملی این کشور قرار گیرد. با اتخاذ چنین رویکردی، ایجاد محور مقاومتی، قدرتمند، به منظور دفاع در برابر طیف کاملی از خطرات و تقویت فضای امنیت سایبری، باید در دستور کار قرار گیرد. این در حالی است که بهبود فضای امنیت سایبری، توسعه استراتژی هایی، برای جلوگیری از فعالیت های خصمانه و یا مخرب در فضای مجازی را شامل می شود.
با وجود همه ی مسائل ذکر شده، امنیت، تنها به مسائل دفاعی، ختم نمی شود. در واقع، لازمه ی اصلی و اساسی برای ایجاد ثبات امنیتی و صلح، مظالعه، پبرامون امنیت انسانی و ماهیت صلح است. بنابراین، کمبود بورس تحصیلی رشته های امنیت سایبری و فقدان توجه دولت ها به مقوله ی صلح پایدار سایبری، باعث تاسف و نگران کننده است.
پیش فرض بسیاری از بورس های تحصیلی و مطالعات امنیتی، حول محور فضای سایبری، آرامش و ثبات ناشی از عدم وجود اقدامات خصمانه، است. این در حالی است که برداشت یاد شده از امنیت سایبری، تحقق مفهوم منفی صلح سایبری محسوب می شود. علاوه بر این، با توجه به این مفهوم منفی، تفکری نشات گرفته از غرب در مورد امنیت سایبری، در سطح جهان شکل گرفته است؛ که مولفه های نظامی و سیاسی را پایه های اصلی استقرار امنیت سایبری در فضای مجازی، می داند. امروزه، وجود قطعی تهدیدات سایبری، برای کشور های دنیا، واقعیتی انکارناپذیر است. آمار ها بیانگر بیشتر بودن امکان وقوع حمله سایبری به کشور های کمتر توسعه یافته و نسبتا ضعیف، در حوزه ی فناوری اطلاعات است.
در نظر گرفتن صلح منفی، به عنوان نوع مطلوب صلح سایبری، سبب ناکارآمدی قوانین و سیاست های موجود و ناتوانی دولت ها در تغییر این هنجار ها، می شود و تحقق امنیت سایبری پایدار و حقیقی را غیر ممکن می سازد. به عقیده ی بسیاری از کارشناسان، جایگزینی مفهوم صلح مثبت، در حوزه ی امنیت سایبری، به جای رویکرد یادشده، می تواند سبب پیوند امنیت انسانی با تحقق صلح سایبری و دستیابی به گونه ی مطلوب تری از ثبات و آرامش شود. فضای سایبری، باید از زوایا و نقطه نظرات مختلف، مورد بررسی قرار گرفته، درک شود. پرداختن به این امر، متفکران را از دایره ی بحث های قدیمی و بی نتیجه، رها می سازد و به تولید ایده های نظری و عملی جدید در حوزه ی امنیت و صلح سایبری، ختم می شود.
بحث های موجود، به سه بخش عمده، تقسیم می شوند:
• تبیین علت بی نتیجه بودن بحث های موجود، حول محور صلح سایبری منفی
• لزوم نگاه به امنیت سایبری، از دریچه ی امنیت انسانی و صلح مثبت
• ارائه ی راهبرد های عملی، جهت تسهیل دستیابی به صلح پایدار سایبری