سایبر؛ فصلی تازه در تاریخ جنگها
رهبران سیاسی، سالها است که در مورد امکان وقوع «پرل هاربر سایبری» (Cyber Pearl Harbor)، هشدار دادهاند. بااینحال، به نظر میرسد که تا به امروز، حملات سایبری بیشتر از آنکه به تخریب فیزیکی زیرساختها اختصاص یابد، برای گمراهسازی و سرقت اطلاعات مورداستفاده قرارگرفتهاند.
مدت زیادی از آگاهی متخصصان نسبت به وجود انواع مخرب بدافزار در سامانههای برقرسانی سراسر جهان، میگذرد. این امر میتواند سبب اختلال یا قطع برق در نواحی وسیعی از دنیا شود و در عرصه اقتصاد و روند عادی زندگی، آشوب و نارسایی شدید پدید آورد.
به عقیده بسیاری از کارشناسان امنیتی، روسیه در جنگ هیبریدی خود علیه اوکراین در سال 2015 از همین حربه بهره برد و توانست طی چند ساعت، شبهجزیره کریمه را اشغال کند. پیشتر، در سال 2008 نیز، روسیه از حملات سایبری برای متوقف ساختن تلاشهای دولت گرجستان برای دفاع در برابر نیروهای روسی استفاده کرد.
بااینحال تا به امروز، استفاده از تسلیحات سایبری به منظور ایجاد سردرگمی و کاستن از کارآمدی بخشهای دفاعی بسیار مفیدتر از تخریب فیزیکی زیرساختهای حیاتی واقع شده است. بهعبارتدیگر، این قبیل ابزار مخرب سایبری بیشتر یک سلاح لجستیک و حمایتی بوده که در کنار دیگر انواع جنگافزار در نبردهای هیبریدی به کار میرفته است.
هر سال میلیونها حمله و نفوذ سایبری به سیستمهای رایانهای سراسر جهان ثبت میشود؛ اما فقط حدود 6 حمله شاخص با هدف تخریب زیرساختهای حیاتی و اقتصادی به وقوع میپیوندد و تاکنون حتی یک مورد مرگ بر اثر حمله سایبری نیز، در جهان ثبتنشده است.
در این میان برخی از کارشناسان معتقدند که پیشفرض بدل شدن جنگافزارهای سایبری به ابزار تخریب زیرساختهای حیاتی، اساساً اشتباه است و منازعات بستر فضای مجازی، عموماً در درجات اولویت پایینتر از جنگهای متعارف قرار میگیرند. در سال 2003، والری گراسیموف (Valery Gerasimov)، رئیس ستاد کل ارتش روسیه، در تبیین ماهیت راهبرد جنگ ترکیبی این کشور، آن را ماهیتاً نبردی متشکل از مؤلفههایی چون تسلیحات مرسوم، فشار اقتصادی، عملیات اطلاعاتی و حملات سایبری، اعلام کرد.
روش بهرهگیری از اطلاعات غلط، به منظور گمراه ساختن دشمن، پیشازاین در جریان جنگ سرد، با موفقیت از سوی آمریکا و روسیه، آزموده شده است. این رویکرد، همواره به عنوان روشی سریع و ارزان، شناخته میشود. الکترونها سریعتر، ارزانتر، امنتر و قابلاعتمادتر از جاسوسان حامل کیف حاوی اسناد سری هستند.
با همه این تفاسیر، بسیاری از کارشناسان بر این باورند که اگر ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، خود را ناگزیر از یک درگیری جدی با ایالاتمتحده ببیند، به جای قبول مخاطرات استفاده از بمبهای هستهای، از بدافزارهای سایبری به عنوان «جنگافزار کامل» خود، بهره میگیرد.
«جنگافزار کامل»، نام تازهترین عنوان کتاب دیوید سنگر (David Sanger)، خبرنگار روزنامه نیویورکتایمز است. وی در این کتاب بحث میکند که حملات سایبری علاوه بر تضعیف و اختلال در عملکرد بانکها، پایگاههای داده و شبکههای برق، میتواند برای در هم شکستن دموکراسی و جوامع دموکراتیک نیز، به کار رود.
به عنوان مثال، میتوان به دخالت روسیه در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 آمریکا اشاره کرد که در نوع خود ابتکاری بزرگ به شمار میرود. بر اساس اتهامات مطرحشده از سوی آمریکا، سازمانهای اطلاعاتی روسیه، نه تنها ایمیلهای کمیته ملی حزب دموکرات آمریکا را هک کرد و اطلاعات بهدستآمده را از طریق وبگاه ویکی لیکس منتشر کردهاند، بلکه از بستر رسانههای اجتماعی آمریکا نیز برای انتشار اخبار کذب و حمایت از گروههای مخالف آمریکا، استفاده کردهاند.
بر اساس قوانین بینالملل، هک و حملات سایبری، اقدامات غیرقانونی محسوب میشوند؛ اما انتشار اخبار دروغ با هدف سوق دادن جوامع به سمت اهداف مدنظر مهاجم، هرگز جرم انگاشته نشدهاند. هنر روسیه در این عملیات پیچیده، بهرهگیری از مؤلفههای جنگ اطلاعات در سطحی پایینتر از جنگ مستقیم و اقدام نظامی آشکار است.
همین امر، سبب شد که اقدامات مسکو در جریان انتخابات ریاست جمهوری 2016، تقریباً هیچ تبعات خاص و مخربی برای دولت و حاکمیت این کشور نداشته باشد و دولت باراک اوباما به عنوان مجازات دخالت در روند انتخابات ایالاتمتحده، تنها به چند تحریم اقتصادی و دیپلماتیک اکتفا کرد.
بیشک مقابله با این سلاح تازه، به یک استراتژی کلان در راستای سازماندهی واکنش ملی، نیاز دارد که شامل تأکید بر بازدارندگی مؤثر همه سازمانهای دولتی میشود. اقدامات تنبیهی برای مواجهه با این قبیل اقدامات، نیز باید از تحریمهای اقتصادی و سیاسی مؤثرتری بهره ببرد. بر اساس نظریات مطرح شده در این حوزه، بازدارندگی مؤثر و قوی، هزینههای اقدامات سایبری مهاجم را افزایش میدهد.
دیپلماسی میتواند در این مسیر نقش به سزایی ایفا کند. حتی در مقطعی که جنگ سرد در جریان بود. ایالاتمتحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی در شدیدترین اختلافات ایدئولوژیک تاریخ معاصر به سر میبردند، با تکیه بر دیپلماسی و گفتگو به توافقهای کارگشایی دست یافتند.
با وجود همه این تفاسیر، به نظر میرسد که ایالاتمتحده باید نشان دهد که حملات سایبری و دستکاری رسانههای اجتماعی هزینههای زیادی را برای مهاجمان در پی دارد و بنابراین، این قبیل تسلیحات، سلاح کاملی برای جنگ در سطح درگیریهای مسلحانه نیستند.