بررسی سینمایی فرضیه دره وهمی(Uncanny Valley)
روبوتیست شکاک!
در قسمت نخست نقد و بررسی فیلم سینمایی «زویی» به کیفیت خود اثر و ضعفهای موجود در فیلم پرداختیم. اشاره شد که سمت و سوی داستان زویی، برخلاف نیت کارگردان، بجای پرداختن به مفهوم "رابطه" میان انسان و روبات به سمت مفهوم "هویت" و شاکله آن در مختصات هوشمصنوعی سوق پیدا کرده است. در واقع این فیلم در "فرعیت" خود به رابطه و در اصلیت به "هویت" پرداخته است. هرچند در این مورد نیز فیلم آنگونه که باید حق مطلب را ادا نکرد؛ اساسا شاید یک کارگردان به تنهایی نتواند سنگینی مسئولیت یک پرداخت جامع و کامل نسبت به این موضوع را به دوش بکشد. غیبت یک فیلسوف، یک متخصص هوشمصنوعی و یک روانشناس در گروه نگارش فیلمنامه زویی کاملا مشهود است.
اما در قسمت دوم این یادداشت، قصد داریم به تئوری رابطه میان انسان و شبه انسان بپردازیم. امروزه روباتهای انساننما مهمترین نمود مفهوم "شبه انسان" هستند؛ این دو در حال تعریف یک رابطه رو به گسترشاند و در مختصاتی نامحدود و با هدفی تعریف نشده پیش میروند. یکی از فرضیههای معروف در این رابطه(انسان و روبات)، توسط ماساهیرو موری ارائه شده است. پیش از این در مقاله «نقد و بررسی فیلم سینمایی غیرطبیعی-uncanny» به عنوان یکی از معدود مراجع فارسی زبان که به فلسفه رابطه انسان و روبات پرداخته است، اشاره مختصری به فرضیه ماساهیرو موری -به نام دره وهمی- داشتهایم. قسمت دوم نقد و بررسی فیلم سینمایی زویی بهانهای است تا در ابعادی وسیعتر به این مهم پرداخته شود.

ماساهیرو موری روبوتیست 93 ساله ژاپنی است. نیم قرن قبل، او فرضیهای را مطرح کرد که تا اوایل قرن بیست و یکم جدی گرفته نشد. شاید چون او مسلط به زبان انگلیسی نبود، مقالهاش سالها در زنجیر ادبیات سخت ژاپنی به اسارت ماند. موری از یک گراف عجیب و غریب مُقَعَر سخن میگفت. او قَعر این گراف را دره-valley نام گذاری کرد و فرضیه «دره وهمی-uncanny valley» را پیرامون آن شکل داد. هنوز معادل فارسی شکیلتری که همراه بار معنایی کاملی باشد برای این فرضیه پیشنهاد نشده است؛ پس همچنان آنرا «دره وهمی» میخوانیم. اما فرضیه «دره وهمی» چه میگوید؟
فرضیه «دره وهمی» ماساهیرو موری بیان میکند: «اگر ویژگیها و حرکات یک پدیده غیرطبیعی، همانند نسخه طبیعی باشد(مشابهت زیاد اما نه کاملا منطبق) اغلب بینندگان نسبت به آن حس دافعه خواهند داشت». تئوریسین «دره وهمی» معتقد است شباهت یک روبات به انسان در مراحل اولیه و چارچوب کلی(منظور نوع اولیه روباتها)، برای بیننده(خود انسان) خوشایند است. این رفتار روی منحنی در مدار صعودی قرار دارد. اما به محض افزایش خلوص غنای شباهت(یعنی در مواجهه با روباتهایی که شباهت بسیار بالایی به ظاهر انسان دارند)، یک حس دافعه توام با ترس برای بیننده تداعی خواهد کرد. دقت کنید این اتفاق در مرحلهای رخ میدهد که بیننده از غیرطبیعی بودن آن پدیده(روبات) علیرغم شباهت بسیار بالایش آگاه است.

به بیان سادهتر، یک روبات انساننمای پیشرفته شبیه به زویی، تا زمانیکه نسبت به نمونه اصلی خود -یعنی انسان- قابل تمیز باشد، تداعیگر یک حس دافعه خواهد بود. اینکه در طول فیلم مشاهده میکنیم در کاراکتر آقای کول اینزلی نسبت به روبات زویی، احساس عشق ایجاد نمیشود دقیقا از نوع ترس مورد اشاره در فرضیه «دره وهمی» است. چون کول اینزلی سازنده زویی است و علم به تصنعی بودن آن دارد. در سکانسی که زویی تصادف کرده و کول اینزلی با شکافتن بافت بدن این روبات در حال تعیمر اوست، حس دافعه یا اصطلاحا چندش(دره وهمی) در اینزلی نمایان است. به زبان ریاضی در این نقطه، گراف به سمت دلتای منفی میل میکند. هر چند که در ادامه آخرالزمانگونه فیلم، تنهایی خودساخته بشر کار را به جایی میرساند که کول اینزلی از قعر دره وهمی(در ریاضیات به این نقطه از نمودار نقطه بحرانی گفته میشود) نیز عبور میکند و عاشق روبات زویی میشود!
در واقع کارگردان فیلم سینمایی زویی بدون اینکه خود بداند، فرضیه دره وهمی را زیر سوال برده است. هرچند مشابه این رفتار در چین و با ساخت عروسکهای انساننمای اروتیک و البته استقبال از خرید آن توسط مشتریان در حال انجام است. این یعنی عادیسازی رفع یک نیاز غریزی انسانی با یک شبهانسان پلاستیکی که گاها قادر به تولید صدا و ابراز احساسات نیز هست! قائدتا باید معدود افرادی که اینگونه از دره وهمی عبور میکنند مورد یک کنکاش روانشناسانه قرار بگیرند تا عبور از این دره به یک اپیدمی تبدیل نشود!

اما جنس ترس ناشی از مواجهه با یک روبات انساننما، نه یک ترس صرفا غریزی و یک واکنش لحظهای، که ترسی سیستماتیک، ناشی از یک فرایند دوگانه در مغز است. نگارنده در مقالات آینده به ریشهیابی ترس هوشمند حاصل از قرارگیری انسان در شرایط «دره وهمی» خواهد پرداخت.
ادامه دارد... .
*استفاده یا کپیبرداری از محتوای تحلیلی-اختصاصی این مقاله تنها با ذکر عنوان مرجع نگارش یعنی «سایبرسینما-سایبربان» مجاز میباشد.