نگاهی به فیلم سینمایی شبیهساز(Simulant)
درباره کارگردان
آوریل مولن، بازیگر، تهیهکننده و کارگردان صاحب نام کانادایی است. مولن، متولد ایالت انتاریوست و فعالیت هنری خود را با بازیگری آغاز کرد؛ او پس از پیوستن به سینمای مستقل کانادا در ردای تهیهکننده و کارگردان به فعالیت خود ادامه داد. تاکید بر تصویرسازیهای زن محور، ویژگی برجسته آثار اوست. او به شدت تجربهگراست و از نخستین سینماگران زنی است که از تصویربرداریهای سه بعدی در ساخت آثارش بهره برده. ردی از بازیهای روانشناختی همراه با فضاسازیهای سورئال و دیستوپیایی در آثار او به چشم میخورد. جدیدترین ساخته او با نام «شبیهساز - Simulant» نیز در همین حال و هوا تولید شده است. شبیهساز نخستین بار در تاریخ 7 آوریل سال 2023 میلادی توسط کمپانی Vertical Entertainment در سینماهای کشور آمریکا اکران شد؛ سپس 5 می همان سال توسط کمپانی Front Row Filmed Entertainment در آمریکا، انگلستان، کانادا، استرالیا و سینماهای دیگر نقاط جهان به روی پرده رفت. رابی امل، جوردانا بروستر، سیمو لیو، سم ورثینگتون، آلیسیا سانز و مایکو نگوین در Simulant به ایفای نقش پرداختهاند. فیلمنامه این فیلم به قلم رایان کریستوفر چرچیل به رشته تحریر درآمده و کار تدوین آن توسط اورلی بیوم به انجام رسیده است.

داستان فیلم
در آیندهای نزدیک به سر میبریم. نسخههای فوق هوشمند روباتهای انساننما به وفور در جامعه مورد استفاده قرار میگیرند. تشکیلاتی با نام آیس به عنوان پلیس نگهبان هوش مصنوعی بر این روباتها نظارت دارد. فی، یکی از شهروندانی است که با نسخهای شبیهسازی شده از همسر مرحومش -ایوان- زندگی میکند. ایوان روبات، محتوی خاطرات و ویژگیهای هم نام اورجینالش است؛ با این حال، فی در یک کشاکش درونی نمیتواند او را به جای ایوان بپذیرد؛ او ضمن برملا کردن این مساله برای روبات شبیهساز، مدتی از او فاصله میگیرد. وابستگی سیمولنت ایوان به فی در حدی است که نسبت به دوری او احساس بیقراری میکند و این حالت برای یک روبات سوال برانگیز است.
ایوان در هتلی که روزگار دوری از فی را میگذراند تنها نیست. کیسی، هکر مرموز و پرحاشیه شهر نیز در کنار اوست. او کسی است که توانسته با حذف محدودیتهای ادراکی سیمولنتها، آنها را یک درجه در زمینه خودآگاهی ارتقا بدهد. بنابراین ایوان نیز توسط کیسی مجددا مورد برنامهنویسی قرار میگیرد و ...

عشق روباتی!
روزگاری را میگذرانیم که هوشمصنوعی رفتهرفته به یک سبک زندگی تبدیل میشود. همین قدر که زندگی بدون برق و موبایل سخت است؛ شاید تا دهه آینده، زندگی بدون هوشمصنوعی نیز غیرممکن باشد. اگر امروز با نسخه مجازی چتجیپیتی هیجان زده هستیم؛ احتمالا کمتر از ده سال بعد، زندگی با نسخههای فیزیکی آن یک روال عادی خواهد بود. هر روز بیش از پیش به لحظهای نزدیک میشویم که مرز میان انسان و ماشین، هوش طبیعی و مصنوعی و در پی آن، آگاهی ذاتی و باینری محو شود. این لحظه بزرگ اما با یک سوال بزرگتر همراه است؛ آیا میتوانیم هوش مصنوعی خودآگاه را انسان بدانیم؟! از ضمیر "او" برایش استفاده کنیم؟! وقتی سوار تاکسی شدهایم و قرار است میدان انقلاب پیاده شویم، باید به روبات انسای نمایی که حالا راننده تاکسی است چه بگوییم؟! چه خطابش کنیم؟! آقا نگه دار!
آوریل مولن هم در Simulant از ظن کانادایی خود یار همین پرسش ما شده! فعلا مهمتر از طغیان احتمالی هوش مصنوعی، مساله همزیستی مسالمتآمیز با آنهاست. بشر درون نوع خود، هنوز با هویتهای متناقض به صلح نرسیده؛ از الجیبیتیها بگیر تا... . حالا هویت هوشهای مصنوعی را کجای دلمان بگذاریم؛ دقت کردید؟ هوشهای مصنوعی!
بر فرض که پروتکل یک همزیستی مسالمتآمیز نیز تصویب شد؛ مثلا منشور حقوق هوش مصنوعی! حالا با یک هوش مصنوعی عاشق چه کنیم؟! روبات انساننمایی که به درختی تکیه داده و گریه کرده! اتفاقا زور زیادی هم دارد! زبان منطق را هم بر اثر ترشح باینرترونهای تند و تیز از دست داده و الا و لله که "من عاشق فلان دختر هستم و اگر به او نرسم یا او را خواهم کشت یا اطرافیانش را"! حالا فرض کنید یک دوئل عشقی میان دو روبات بر سر یک انسان شکل بگیرد! وامصیبتا! نه؟!
ساخته آوریل مولن هم خواسته همچین چیزهایی را در حد توانش روایت کند! ایوان سیمولنت که با نیت تزریق آرامش و زنده نگه داشتن یاد و خاطره ایوان واقعی وارد خانه فی شده بود، حالا به یک هوو تبدیل شده! یک آینه دق. شیمی میان فی و ایوان سیمولنت شکل نگرفته و حالا به جای عشق دو طرفه، حس تنفر برای فی تداعی شده!
در میان آثار کم بودجه در این ژانر، شبیهساز – Simulant ارزش تماشا دارد؛ هر چند که بالا رفتن تیراژ تولید فیلمهای اینچنینی، بدون پرداخت متفاوت، اکثر آثار را شبیه هم کرده. با این حال Simulant ارزش صرف وقتی در حدود نود دقیقه را داراست؛ اگر تمایل به تماشای آن دارید، هماینک از طریق پلتفرمهای نمایش فیلم در دسترس شما قرار دارد!