نگاهی به فیلم سینمایی کنژپان اندروید (Android Kunjappan Ver 5.25)
سینمای هند؛ روایت مدرنیته!
سینمای هندوستان دومین بازار بزرگ صنعت سینمای جهان به شمار میرود. بالیوود هم در حوزه شمار مخاطب و هم در حوزه گردش مالی قدرت بلامنازع سینمایی جهان به شمار میرود. شاید برایتان جالب باشد بدانید که یک ایرانیالاصل با نام اردشیر ایرانی نخستین کارگردانی بود که اقدام به تولید فیلم ناطق در هندوستان کرد. نخستین فیلم رنگی سینمای هندوستان نیز توسط همین شخص ساخته شده است. خان بهادر اردشیر ایرانی همان کسی است که سال 1312 نخستین فیلم ناطق ایرانی با نام دختر لر را کارگردانی کرده. شهرت وی در ساخت فیلمهایی به زبانهای هندی، فارسی، انگلیسی، آلمانی، اندونزیایی، اردو و تامیل بود. اردشیر ایرانی کارآفرین موفقی بود که صاحب چندین سینما، بنگاه گرامافون و بنگاه خودروهای سواری شد.
تا حدود بیست سال قبل، هنگام شنیدن عنوان فیلم هندی، ژانر عاشقانه موزیکال با پایانهای قابل حدس برای مخاطب تداعی میشد. اما سیاستگذاران این صنعت پولساز در هند حدود دو دهه است که از رویه به اصطلاح فیلمهندی سازیِ صرف فاصله گرفته و مختصات گوناگون دراماتیک را در آثار خود وارد کردهاند. این واقعیت را باید پذیرفت که سینمای هند از اسطوره و افسانه به سمت انسان حرکت کرده است و نقطه تمرکز جریانی از سینمای مدرن هندوستان، دیگر افسانه و عملیات محیرالعقول نیست؛ بلکه انسان و بزنگاههای زندگی روزمره است. عشق به عنوان یک فرآیند عمومی اجتنابناپذیرِ کنار دست ما که باید با آن درگیر شویم بدل شده و دیگر برای فداکاریهای بزرگ، قرار نیست عاشق و معشوق در یک رینگ پر از رنگ و موسیقی و اسلوموشن، برای هم بمیرند!
فیلم سینمایی «کنژپان اندروید5.25 – Android kunjappan.ver» محصول2019 میلادی به کارگردانی راتیش بالکریشاننان پادووال محصولی است مبتی بر اشتراکات سینمای کلاسیک و مدرن هندوستان. سوبین شهیر، سوراج ونجارامودو، کندی زیردو، سیجو کرپ، سوراج تملاکادو و ماله پرواتی در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند.

داستان فیلم
فیلم سینمایی «کنژپان اندروید» روایت روزمرگیهای چوپا و پدرش باسکاران در روستای محرومی از کرالای هندوستان است. چوپا مهندس کامپیوتر است و کار مناسبی در روستا برای او وجود ندارد. از طرفی باسکاران که به شدت به چوپا وابسته است مخالف مهاجرت فرزندش به خارج از روستاست. چوپا برای جلب رضایت پدرش راههای متعددی را امتحان میکند. در نهایت با استخدام یک پرستار تمام وقت، چوپا عازم روسیه میشود. او در یک شرکت هوش مصنوعی مشغول بکار شده است.
یکی از محصولات این شرکت یک روبات انساننماست که به برای کمک به انسانها برای انجام کارهای روزمره طراحی شده و مراحل آزمایش خود را سپری میکند. چوپا در سفر به روستا، یک نمونه از این روبات را برای کمک به پدرش به خانه میبرد. باسکاران که به شدت نسبت به تکنولوژی و حتی تلفنهمراه زاویه دارد مخالف حضور این روبات در خانه است و پسرش را به شانه خالی کردن از وظایفش متهم میکند. فرمانپذیری روبات که در روستا با عنوان کنژپان شناخته میشود کمکم باعث جلب توجه پدر شده و یک رفاقت میان روبات و باسکاران شکل میگیرد. امکانات متعدد کنژپان حتی دافعه میان پدر و تکنولوژی را نیز کاهش میدهد؛ تا جائیکه باسکاران اکانت فیسبوک میسازد و به جای مطالعه نسخه کاغذی روزنامه از نسخ الکترونیکی استفاده میکند. حضور کنژپان در میان مردم روستا باعث جلب توجه ساکنین روستا میشود. عدهای از مردم نسبت به حضور روبات در معبد هندوهای روستا گارد مخالف دارند. هرچند که اتصال کنژپان به دیتابیس اینترنتی و پاسخ سوالات مذهبی هندوها این مخالفت را از بین میبرد. از طرف دیگر پلیس شهر نیز به حضور این روبات در شهر بدبین است و اعتقاد دارد تردد این وسیله باعث کاهش امنیت خواهد شد و ... .

چالش سنت و مدرنیته!
هندوستان با تمام پیشرفتهای علمی و اقتصادی که طی دهه اخیر تجربه کرده، همچنان از یک بافت سنتی قدرتمند، ریشهدار و البته تعیینکننده برخوردار است. گذار از سنت به مدرنیته همواره یکی از چالشهای پیچیده حکومتهاست. قشر سنتی نسبت به یک فرهنگ جدید - مخصوصا وقتی پای تکنولوژی هم در میان باشد - موضع تدافعی اتخاذ میکند. ساخته راتیش بالکریشاننان پادووال با نگاهی طنز نقد، همین فضای دو قطبی است. اساسا سینهچاک بودن مورد نقد است؛ خواه برای سنت باشد، خواه تکنولوژی. فیلم سینمایی «کنژپان اندروید» جولانگاه نمادهاست؛ روستای فقیرنشین نمادی است از قشر عظیمی از هندوستان امروز. رابطه چوپا و باسکاران نیز نمونهای مینیاتوری از خانواده سنتی هندی. چوپا نماد نسل تحصیل کردهای که همزمان با پایبندی به خانواده و احترام به پدر، خواهان پیشرفت است و باسکاران نماینده نسل گذشته؛ جامانده در سنتها.
کارگردان کوشیده تا در دل شوخیها و موقعیتهای کمیک فیلم، نگاه افراطی در هر دو نسل را تقبیح کند. وابستگی باسکاران به روبات کنژپان، پس از آن دافعهای که نسبت به مدرنیته در کاراکتر پدر شاهد بودیم نقد افراط و تفریط در نسل گذشته است. این مسیر نسبت به نگاه همین نسل به سنت و مذهب نیز در فیلم به خوبی نقد شده است. در سکانسی که مسئول معبد از ورود روبات به عبادتگاه جلوگیری میکند، کنژو با یک سرچ ساده از کتاب هندوها، مورد اعتماد و احترام مردم حاضر قرار میگیرید؛ این نقد نگاه سطحی به مذهب در لایه عام جامعه است که در بسیاری از ادیان نیز به وفور به چشم میخورد. در جبهه مقابل نیز شاهد نگاه تخریبی تکنولوژی به سنت و مذهب هستیم که مورد نقد کارگردان قرار گرفته است. کنژپان در دیالوگی خطاب به باسکاران، کاست و مذهب را از مواردی برمیشمارد که در آینده وجود نخواهد داشت. در پردازنده تحلیلگر این روبات، کاست نمونهای از سنت و مذهب نشانهای از نادانی است!
مساله دیگری که مورد توجه کارگردان قرار گرفته عنصر "وابستگی" است. انسان همانطور که وابسته حیوانات خانگی میشود و حتی بیش از خانوادهاش به سگها، گربهها یا پرندگان محبت میکند، وابسته تکنولوژی نیز میشود؛ وابستگی جدا از چیزی است که به نام اعتیاد به فضای مجازی میشناسیم. این وابستگی خصوصا زمانی که تکنولوژی از یک هوش سرشار و یک رابط کاربری بیانی بهرهمند باشد افزایش مییابد. روباتی به هوشمندی کنژپان، یک همدم تمام عیار است. چه چیزی برای یک سالمند خانهنشین بهتر از یک همدم خدوم؟! شدت وابستگی کاراکتر به روبات تا جایی افزایش پیدا میکند که باسکاران، کنژپان را به پسرش ترجیح میدهد. او حتی در پاسخ به هشدار چوپا مبنی بر اینکه این روبات در نمونههای آزمایشی مرتکب قتل شده میگوید "پدران بسیاری توسط فرزندانشون به قتل رسیدن، آیا این دلیل میشه که کسی دیگه بچهدار نشه؟".
کارگردان در سکانس پایانی و به سادهترین صورت ممکن به این شبهه پدر هم پاسخ میدهد؛ جائیکه باسکاران و روبات به جنگل گریختهاند و پدر برای روبات از عشق و نفرت میگوید. گفتوگوی میان باسکاران و کنژپان نشان میدهد یک روبات ممکن است همدم خوبی برای یک انسان باشد، اما هرگز نقش یک همدرد را ایفا نخواهد کرد؛ وجدان، عنصری است که هوش مصنوعی از داشتن آن محروم است، دستکم تا به این ساعت!