نگاهی به فیلم سینمایی ضمیر هماهنگ (Parallel Minds)
هوش مصنوعی
تسلط هوش مصنوعی بر انسان و در اختیارگیری فرمانروایی زمین توسط کامپیوترها کابوسی است که چند دهه افکار اندیشمندان و متخصصین امور رایانهای را به خود مشغول کرده. اینکه ساخته دسته آدمی روزی از او پیشی بگیرد و برای خالق خود تصمیمساز شود یک تراژدی آزاردهنده است. ایلان ماسک یکی از مخالفین سرسخت هوش مصنوعی معتقد است: «بسیاری از هوشمندان به ارزیابیهای من در مورد هوش مصنوعی بیاعتنا هستند، چون گمان نمیکنند که رایانه بتواند در هوشمندی به پای آنها برسد. اما این یعنی غرور بیجا و به هیچ وجه درست نیست. ما به سوی وضعیتی میرویم که در آن هوش مصنوعی خیلی باهوشتر از انسان خواهد شد و به نظر من در عرض کمتر از پنج سال آن وضعیت فراخواهد رسید. نه آن که در عرض پنج سال همه چیز زیر و رو شود، ولی اوضاع ناپایدار یا عجیب و غریبی پیش خواهد آمد».
این چهره برجسته بینالمللی سال 2016 نیز هشدار داده بود که: «انسان میتواند برای روباتهایی که قدرت را تسخیر میکنند تبدیل به حیوان خانگی شود.» از آن زمان ایلان ماسک به طور مرتب خواستار تنظیم فناوری هوش مصنوعی شده است. استیون هاوکینگ فقید نیز در مصاحبه با مجله «وایرد» گفت: «هوش آدمی با هوش کامپیوترهای مدرن تفاوت چندانی ندارد. مشکل در اینجاست که هوش مصنوعی بسیار خطرناک است. آدمی به تنهایی قادر به حکمرانی بر زمین نیست. بسیار محتمل است که روباتها این کار را بهتر از انسانها انجام دهند و در نهایت آدمی برای روباتها باری اضافی خواهد بود».
او همچنین درباره احتمال بوجود آمدن وضعیتی که در آن هوش مصنوعی بینیاز از حضور آدمی پویا خواهد بود گفت: «اگر آدمیان میتوانند ویروس برای کامپیوترها طراحی کنند، روزی خواهد آمد که فردی توانایی ساخت هوشی مصنوعی را خواهد داشت که بینیاز از انسانها خود را بازسازی کند. این گونهای تازه از زندگی خواهد بود که از زندگی نوع بشر پیشی خواهد گرفت».

درباره کارگردان
بنجامین راس هایدن، هنرپیشه، فیلمنامهنویس و کارگردان 29 ساله کانادایی است. اصالت راس هایدن برخواسته از یک گروه بومی خاص در امریکای شمالی به نام متیهاست. شناختهشده ترین اثر سینمایی وی The Northlander محصول سال 2016 است که در جشنواره فیلم کن توفیقاتی را بدست آورد. فیلم سینمایی «ضمیر هماهنگ - Parallel Minds» جدیدترین ساخته اوست که سال 2020 رونمایی شد. گرگ بریک، تامی امبر پیری، نیل نیپیر، مدیسن والش، میشل ثروش، ویلما پلی و چلسی گرین در این فیلم به ایفای نقش پرداختهاند. نگارش فیلمنامه Parallel Minds را نیز شخص راس هایدن برعهده داشته است.
داستان فیلم
الیس پروت دانشمند زیست شناس و متخصص علوم رایانه در آستانه رونمایی از یک سیستم هوشمصنوعی پیشرفته کشته میشود. آنچه دوربینهای مداربسته ثبت کردهاند یک خودکشی را نشان میدهد اما این فرضیه برای مارگو -دوست و همکار الیس- قابل باور نیست. بنابراین مارگو و بازرس توماس برای کشف حقیقت تحقیقات را آغاز میکنند. یکی از پروژههای جانبی که الیس روی آن کار میکرد یک لنز هوشمند به نام چشم قرمز بود. این وسیله امکان ثبت و بازسازی خاطرات را برای فرد استفاده کننده فراهم میکند. نتیجه بررسیها به مارگو و توماس اثبات میکند که دلیل اصلی مرگ الیس خودکشی نبوده است. ظاهرا الیس پس از ساخت هوش مصنوعی قدرتمند urm از جاه طلبی دستگاه احساس خطر کرده و در راستای محدودسازی آن اقدام کرده است. همین سیاست باعث ایجاد خصومت میان urm و الیس شده و ... .

قلمرو همیشه جذاب!
پرداخت دراماتیک به ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه به خودی خود از یک جذابیت ذاتی برخوردار است. چرا که انسان را به تفکر در لایههای خَلقی و خُلقی خود فرو میبرد. حالا ترکیب سینمایی این حوزه با هوشمصنوعی این جذابیت را دوچندان میکند. بنجامین راس هایدن کوشیده تا در حد درک و فهم خود یک روایت متفاوت از یک هوش مصنوعی نافذ به نمایش بگذارد. او در این راه از نمادهای بومی و نوستالژیک موطن خود نیز بهرهمند شده؛ شخصیت کوکوم که یادآور بومیان منطقه متی است، ادای احترام کارگردان به همین مساله است. البته بودجه کم و اطلاعات محدود دست و پای راس هایدن برای تولید یک فیلم حداقل متوسط را نیز مسدود کرده است. مکانیزم عملکردی آنچه در فیلم میبینیم، خصوصا در مورد لنز چشم قرمز به سطحیترین کیفیت ممکن تقلیل یافته است.
اساسا وقتی فیلم به یک حوزه خاص و تقریبا بکر ورود میکند باید از قواره پرداخت به آن نیز برخوردار باشد؛ در غیر اینصورت تنها دستاورد آن یک زمین سوخته خواهد بود. در تعاریف اولیه ضمیرخودآگاه و ناخودآگاه، آنچه به اراده انسان و آگاهانه انجام میشود خودآگاه و فعل و انفعلاتی که به صورت غیر ارادی همراه ماست به ناخودآگاه نسبت داده میشود. حوزه خاطره و تشخیص مدیریت آن توسط خودآگاه یا ناخودآگاه یکی از پیچیدهترین حوزههای مطالعاتی متفکرین علوم رفتاری است. اعتماد بهنفس کارگردان در ورود به مساله حافظه و خاطره انسانی و ترکیب آن با هوشمصنوعی قابل ستایش است. اما پتانسیل موجود در این حوزه در ساخته راس هایدن در کمترین و نازلترین شکل موجود بکار گرفته شده است. فیلم حتی در جلوههای ویژه نیز بسیار ابتدایی و ضعیف عمل کرده است و به جز اعتماد به نفس کارگردان و چند دیالوگ قابل توجه از زبان کوکوم، نکته قابل ذکر دیگری در خود ندارد!