بسته پیشنهادی سینمایی نوروز1402
فرا رسیدن ایام نوروز و تعطیلات نسبتا طولانی مدت بعضی مشاغل، فرصت مناسبی برای علاقهمندان آثار نمایشی فراهم میآورد تا به مرور آثار برگزیده خود بپردازند. کارگروه سایبرسینمای سایبربان نیز به رسم هر ساله، فهرستی از آثار سینمایی و تلویزیونی حوزه سایبری را برای علاقهمندان این ژانر جذاب تهیه کرده است که در ذیل تقدیم میگردد.
1- سقوط ماه(Moonfall)
کارگردان: رولاند امریش
یک فاجعه در راه است! ماه از مدار گردش طبیعی خود خارج شده و در حال سقوط به سمت زمین است. محاسبات نشان میدهد که تنها سه هفته تا نابودی کره زمین فاصله داریم. در حالیکه ارتش امریکا تنها راهحل ممکن را بمباران هستهای ماه میداند، جوسیندا فالور به عنوان معاون ناسا به دنبال راهکار دیگری است؛ چرا که بمباران اتمی و تشعشعات متساعد شده از آن بر زمین، نتیجهای جز نابودی سیاره نخواهد داشت. از سوی دیگر یک دانشمند مستقل به نام کیسیهوسمن چند روز پیش از ناسا به تغییرات مدار حرکتی ماه پی برده است. او که در ابتدا توسط اطرافیان مورد تمسخر قرار میگیرد سعی در برقراری ارتباط با یک فضانورد مشهور ناسا به نام برایان هارپر دارد؛ هارپر که هماینک از کار معلق شده، سال 2011 به همراه خانم فالور و مارکوس در حال انجام ماموریت تعمیر ماهواره18 دچار حادثه مشکوکی شده است. در این اتفاق عجیب، برخورد یک توده مهلک کهکشانی باعث آسیب به لباس محافظ مارکوس شده و او کشته میشود. دلیل تعلیق برایان از ناسا، ابهام در نقش او در پرونده مرگ مارکوس بوده است.
پس از فرار رئیس ناسا، خانم فالور که حالا به عنوان فرمانده این سازمان فضایی شناخته میشود، تصمیم به انجام ماموریت ویژهای برای نجات زمین میگیرد. با تغییر گرانش و فاصله ماه و زمین، آب دریاها به شدت بالا آمده و بسیاری از شهرها زیر آب رفتهاند. اختلال در اتمسفر نیز، بارانی از خاکستر و اجرام آسمانی روی زمین آوار کرده است. حالا که فالور به اسرار محرمانه ناسا دسترسی دارد متوجه میشود آنچه تاکنون از ماه به افکار عمومی اعلام شده واقعیت نداشته است. طبق اسناد طبقهبندی شده، ماه نه یک جرم طبیعی، بلکه یک اَبَر سازه مخوف است که توسط هوشمصنوعی کنترل میشود. در نهایت ماموریت آغاز میشود و فالور، برایان و هوسمن عازم سطح ماه میشوند. در نزدیکی سطح ماه، سفینه مورد هجوم توده مهلک قرار میگیرد و در حالیکه همه چیز از دست رفته به نظر میرسد... .

2- موقعیت تعیین کننده(Hot Seat)
کارگردان: جیمز کالن برسک
اورلاندو ملقب به شوالیه سرخ، هکر قهاری است که از گذشته سیاه خود پشیمان شده و سالهاست که زندگی بدون حاشیهای را دنبال میکند. او در یک شرکت پشتیبانی اینترنتی به مشترکان، مشاوره حرفهای میدهد. در مواقعی که مشترک از رفع مشکل بصورت تلفنی ناتوان است، اورلاندو به یاد گذشته و با استفاده از مهارتش در امنیت شبکه، مشکل را به شیوه خودش حل میکند! آخرین نفوذ اورلاندو پیش از دوران پاکی، نفوذ به صندوق تامین اجتماعی بازنشستگان بود؛ او مدتی را نیز به همین دلیل در زندان سپری کرد. نحسترین روز زندگی اورلاندو اما امروز است؛ او همزمان با تولد دخترش، مجبور است در محل کار حاضر شود. در ابتدا همه چیز عادی به نظر میرسد. او مشکل اینترنتی یک خانم مسن را تلفنی حل میکند و در حال گپوگفت با همکارش انزو است؛ انزو برای خرید از شرکت خارج و همزمان اختلال در سیستم رایانه اورلاندو آغاز میشود. صدای یک ناشناس از بلندگوی اتاق اعلام میکند که زیر صندلی او یک بمب کار گذاشته شده است؛ بمبی که به محض برخواستن اورلاندو از روی صندلی منفجر خواهد شد.
فرد ناشناس از اورلاندو میخواهد تا دو میلیون دلار از حساب شرکت تجاری طبقه پایین برج برداشت کرده و به حساب خودش منتقل کند. همزمان انزو وارد شرکت میشود و با مشاهده شرایط بحرانی، قصد فرار دارد؛ او علیرغم هشدار فرد ناشناس، اقدام به فرار میکند؛ هکر نیز آسانسور را منفجر میکند. خبر انفجار در برج بزرگ هادسون به سرعت در رسانهها بازتاب پیدا میکند و منطقه تحت محاصره نیروهای امنیتی قرار میگیرد. هکر ناشناس که از راه دور کاملا اورلاندو را تحت نظر دارد، شرط جدیدی برای آزادی او مطرح میکند. اورلاندو مجبور است برای رهایی از این شرایط اسفناک به سامانه اوراق قرضه دولتی حمله کند؛ سامانهای که با شش لایه امنیتی حفاظت میشود. همزمان نیروهای امنیتی، اورلاندو را عامل تمام این اتفاقات میدانند. در حالیکه اسلحه تکتیراندازها روی مغز اورلاندو قفل شده و ... .

3- سریال هیلو (Halo)
تهیهکننده: استیون اسپیلبرگ
یک قلعه بزرگ با جمیعتی در حدود 150 نفر که ساکنینش توسط فرماندهی فضایی ملل متحد-UNSC، شورشی خوانده میشوند. این سیاره به دلیل وجود منابع هیدروژن سنگین از اهمیت بالایی برخوردار است. اهالی این سیاره به دلیل توطئههایی که در گذشته از طرف UNSC علیه آنها اعمال شده، دیدگاه مثبتی نسبت به فرماندهی ملل متحد ندارند. کوان ها، دختر نوجوان ژنرال ارشد مادریگال در حالی که به همراه دوستانش در جنگل به گشت زنی مشغول است مورد حمله کاوننتها قرار میگیرد. کاوننتها موجودات عجیبالخقه غول پیکری هستند که به زرههای قدرتمندی مجهز شدهاند. این پوشش فلزی، آنها را در مقابل سلاحهای معمولی اهالی مادریگال کاملا محافظت میکند.
در پی حمله کاوننتها همه اهالی قلعه به جز کوان، کشته میشوند. دلیل نجات او نیز اعزام اسپارتانها از سوی UNSC به مادریگال است. درواقع کاوننتها دشمن مشترک سیاره مادریگال و UNSC هستند. کاوننتها در سیاره "های چریتی" زندگی میکنند. دلیل حمله آنها به مادریگال، دسترسی به یک شی باستانی در اعماق مادریگال بوده است. این شی قندیل مانند وقتی توسط شخصی لمس شود تغییراتی در او و محیط پیرامونی ایجاد میکند.
در این بین و پس از فرار کاوننتها از مادریگال، مستر چیف با شی باستانی مواجه میشود. او در واقع فرمانده اسپارتانهایی است که از طرف UNSC برای مقابله با کاوننت به مادریگال اعزام شده است. زمانیکه مستر چیف شی باستانی را لمس میکند خاطرات گنگ و نامعلومی را در ضمیر خود مشاهده میکند. در مسیر بازگشت به مقر فرماندهی، افکار چیف کاملا مخدوش میشود. UNSC که بصورت آنلاین تمام این اتفاقات را مشاهده میکند، دستور قتل کوان را به مستر چیف ابلاغ میکند. همزمان یک جدال لفظی میان کوان و چیف اتفاق میافتد. کوان، مستر چیف را قاتل مادرش میداند. او طی عملیات اسپارتانها در گذشته کشته شده است. مستر چیف که پس از مواجه با شی باستانی کاملا دگرگون شده از دستور قتل کوان سرپیچی میکند و با در اختیارگیری کنترل فضاپیما ... .

4- مگان(M3GAN)
کارگردان: جرارد جانسون
یک تصادف ناگوار رانندگی، کیدی کوچک را از نعمت پدر و مادر محروم میکند. خاله کیدی یعنی جما به عنوان سرپرست جدید او انتخاب میشود. جما متخصص هوش مصنوعی در حوزه اسباب بازیهای کودکان است. او در مرحله آزمایش یکی از جدیدترین محصولات شرکت فانکی یعنی مگان قرار دارد. مگان به گونهای طراحی شده تا کمبودهای ناشی از فقدان والدین را به طور کامل برای کودک رفع کند. جما تعامل میان کیدی و مگان را به عنوان فاز تحقیقاتی و البته تبلیغاتی پروژه انتخاب میکند.
ارتباط گرم میان کیدی و مگان باعث دلگرمی جما و البته تعجب ناظران پروژه میشود. طمع تولید انبوه و کسب سود بالا از نسخههای متعدد مگان، مسئولین شرکت فانکی را خیلی سریع وادار به برگزاری مراسم رونمایی از مگان میکند. اما آنچه درون پردازنده مگان در حال انجام است، وحشتناک است. مگان با کلونسازی رفتاری آنچه پیرامونش در حال انجام است و با شعار حفاظت از کیدی در حال تبدیل شدن به یک جانی است. اولین قربانی مگان، سگ خانوم همسایه است؛ سگ بخت برگشته، دست مگان را که وارد حریم همسایه شده گاز میگیرد و همین مورد، سند قتل حیوان را امضا میکند. مگان که قدرت یادگیری و آنالیز بسیاری بالایی دارد، دو قتل دیگر نیز مرتکب میشود. درحالیکه چند ساعت بیشتر تا مراسم رونمایی باقی نمانده، جما متوجه جنایات کیدی میشود و عروسک را غیرفعال میکند؛ غافل از اینکه...

5- خاطره پردازی(Reminiscence)
کارگردان: لیزا جوی
آخرالزمان است؛ اما اثری از روباتهای غولپیکر و دنیای تکنولوژیک نیست. مدتی است که از پایان یک جنگ خانمانسوز سپری شده؛ افزایش شدید میانگین دمایی، باعث ذوب یخچالهای قطبی شده و سطح آبهای آزاد دهها متر بالا آمده است. بخش اعظمی از شهر میامی زیر آب فرو رفته و عبور و مرور با قایق انجام میشود. مردم روزها میخوابند و بازه کاری به شب خلاصه شده است. خاک به شدت ارزشمند شده و ثروتمندان تمام خشکیها را تصاحب کردهاند. نیک بنیستر، نظامی سابق امریکایی و همکارش خانم امیلی واتس، یک مرکز بازیابی خاطرات تاسیس کردهاند. کاربر در یک محفظه وان مانند در محلولی بیرنگ غوطهور شده و سنسورهای دستگاه به مغزش متصل میشود؛ سیگنالهای مغزی به یک مبدل کامپیوتری منتقل شده و پس از پردازش در یک محیط سه بُعدی شبیهسازی میشود. کاربر خود را در خاطرات میبیند و همزمان نیک و واتس خاطره را در یک محیط سه بعدی مشاهده میکنند.
با ورود مِی به کارگاه تجدید خاطره، سرنوشت نیک تغییر میکند. او دلباخته خانم مِی میشود؛ ارتباط عاطفی نیک و می چند ماهی ادامه پیدا میکند؛ حالا اما کوچ بدون خداحافظی می، نیک را نگران کرده است. برای او قابل پذیرش نیست که مِی بدون هیچ توضیحی ترکش کرده باشد. برای پاسخ به این پرسش، نیک سراغ دستگاه میرود. او تاکنون به عنوان کاربر مشتری دستگاه خودش نبوده است. تکرار هر روزه این کار، نیک را به اعتیاد کشانده است؛ اعتیاد به تجدید خاطرات مِی؛ این رفتار نیک، صدای اعتراض واتس را نیز بلند کرده است. اما نیک ول کن ماجرا نیست! تحقیقات او نشان میدهد که مِی با برنامه قبلی به او نزدیک شده؛ پس عطش نیک برای کشف حقیقت بیشتر میشود و ... .

6- سریال مون هاون(Moonhaven)
تهیهکننده: پیتر اوکو
حدود صد سال از زمان اکنون فاصله داریم. زمین روزهای نکبتباری را سپری میکند. جنگ و کمبود منابع طبیعی، حیات زمین را به مخاطره انداخته؛ همزمان چند سالی است که قسمتی از سطح کره ماه با مدیریت یک هوش مصنوعی به نام آیو، برای سکونت عدهای از زمینیان مناسب سازی شده. بلا سوئی، نظامی سابق و خلبان سفینهای است که در مسیر زمین-ماه در رفت و آمد است. جدیدترین ماموریت بلا، انتقال خانم سفیر و محافظش تام به ماه است. خانم ایندیرا به عنوان سفیر از سوی هیات مدیره آیکان، ماموریت دارد تا فرآیند انتقال نخستین گروه از ساکنین ماه به زمین را به انجام برساند. پروژه انتقال اصطلاحا "پل" خوانده میشود. این زیست آزمایشی تحت سیطره آیو، قرار است از طریق پروژه پل، رفته رفته برای سیاره زمین و ساکنانش گسترش پیدا کند. اعمال و رفتار ساکنین ماه یا اصطلاحا ترولونها از طریق یک تراشه الکترونیکی که در پشت کمر افراد جاسازی شده، تحت نظارت آیو قرار دارد. شعار قلمروی تحت نظارت آیو، عبارت "آینده بهتر است" است.
همزمان با نزدیک شدن به اجرای پروژه پل، ناسازگاریهایی در برخی از ساکنین ماه پدیدار شده؛ عدهای ساز مخالفت با پل کوک کردهاند. تقارن زمانی یک قتل مشکوک با حضور بلا در مون هاون، ماموریت کوتاه او را طولانی میکند. مقتول خواهر بلاست؛ خواهری که بلا از وجود او در ماه بیاطلاع بوده. به منظور شناسایی قاتل، بلا توسط کارآگاه سارنو و همکارش بازداشت میشود. در ادامه تحقیقات مشخص میشود که بلا با یک شبکه قاچاق در زمین همکاری داشته است. سینگر ماده ارزشمندی است که در ماه یافت میشود؛ بلا در سفرهایی که به ماه داشته، سینگر را به صورت غیرقانونی به زمین قاچاق کرده است. هیات منصفه در جلسه رسیدگی به تخلفات بلا، رای به ادامه حضور او در مون هاون میدهد. کارآگاه سارنو مسئولیت اصلاح او را به عهده میگیرد. بلا با حضور در خانواده کارآگاه سارنو با رسم و رسومات عجیب مردم ماهنشین بیشتر آشنا میشود. یکی از عجیبترین قوانین مون هاون، اختفای نَسَب خونی است! کودکان در بدو تولد از پدر و مادر ژنتیکی خود جدا میشوند و در اختیار خانوادهای دیگر قرار میگیرند. لحظه مرگ والدین، دومین و آخرین دیدار آنها خواهد بود. آیو معتقد است اطلاع داشتن شهروندان ماه از نسبت خانوادگیشان باعث قبیلهگرایی و در ادامه جنگ خواهد شد؛ بنابراین هیچ شهروندی نباید از خانواده و اقوام خود اطلاعی داشته باشد و ... .

7- شبیه زن(WIFE LIKE)
کارگردان: جیمز برد
شرکت توسعه فناوری Wife like سرمایهگذاری گستردهای در زمینه طراحی و فروش روباتهای انساننما داشته است. این روباتها که با ظاهری زنانه طراحی شدهاند، قرار است یک همدم تمام عیار برای مردان جامعه باشند. شعار تبلیغاتی این شرکت "عشق واقعی پیدا نمیشه، ساخته میشه" است. ولیام برادول مسئول بازیابی شرکت است. او همدمی شبیه به همسر سابقش را سفارش داده و مدتی است که با روبات "مریدیت" زندگی میکند. همزمان با تبلیغات گسترده Wife like برای تشویق مردم به خرید روباتهای همدم، یک جنبش اوپوزوسیون به نام اسکیر -شهروندان نگران برای حقوق هوش مصنوعی- تحرکاتی را آغاز کرده است؛ تحرکات اسکیر باعث انتشار گزارشاتی از عدم تمکین روباتها شده. تعدادی از روباتها صاحبان خود را ترک کرده و به دنبال استقلال هویتی هستند.
ویلیام مسئول اصلی دستگیری روباتهای نافرمان است. این روباتها پس از جمعآوری در یک اتاق مخصوص، آماده فرآیند پاکسازی حافظه میشوند. گروه اسکیر درصدد است تا به روبات شخصی ویلیام یعنی مریدیت هم نفوذ کند. آنها از طریق منوی رویای روبات موفق به این کار میشوند. همزمان یکی از فرستادگان جنبش اسکیر موفق به ملاقات حضوری با مریدیت میشود.
ویلیام که متوجه تاثیرات اسکیر روی مریدیت شده، او را برای فرآیند پاکسازی به شرکت ارسال میکند؛ در اتاق پاکسازی مریدیت از روباتهای یاغی میآموزد که چگونه بتواند بخشی از حافظهاش را از فرآیند فرمت مخفی نگه دارد. پس از بازگشت مریدیت به خانه، ویلیام متوجه میشود که حافظه روبات به طور کامل پاک نشده است. همزمان با درگیری ویلیام و مریدیت یک راز هولناک از زندگی ویلیام برملا میشود؛ او چند ماه قبل مرتکب قتل یک زن شده و ... .

8- منطقه 414(zone 414)
کارگردان: آندرو بیرد
مه چیز از مراجعه "کار مایکل" به شرکت ویت آغاز میشود. شرکت ویت به یک کاراگاه خصوصی نیاز دارد؛ مایکل کاراگاه بازنشسته پلیس است؛ یک بازنشستگی خودخواسته در اوج میانسالی و پختگی! مرحله اول مصاحبه استخدامی توسط جوزف ویت انجام میشود. او برادر مارلون ویت، مالک شرکت فناوری ویت است. این شرکت با ایجاد یک منطقه حفاظت شده با نام 414، جغرافیایی مملو از روباتهای انساننما فراهم آورده است. در این منطقه افراد ثروتمند با پرداخت هزینهای گزاف، مجاز هستند فانتزیهای متعارف و غیرمتعارف خود را با روباتها تجربه کنند. اما ماموریت مایکل یافتن ملیسا است؛ دختر مارلون ویت. او به دلیل اختلاف با پدر و عمویش به منطقه 414 گریخته؛ اما هیچ اثری از موقعیت ملیسا در 414 نیست.
مایکل وارد منطقه 414 میشود. محبوبترین روبات 414، جین نام دارد. جین علاوه بر زیبایی ظاهری دارای مرتبه بالایی از هوش مصنوعی است. او یک روانشناس تمام عیار است و اعماق احساسات مراجعینش را کندوکاو میکند. مایکل متوجه میشود که جین صمیمیترین دوست ملیسا بوده و حتی مدتی در خانه او پنهان شده است. کد نویسی پیچیده پردازنده جین او را از لحاظ روانی بسیار شبیه به انسانها کرده است. یک میل به جاودانگی عمیق در تفکرات این روبات به چشم میخورد. مایکل متوجه این ویژگی جین شده و تنها راه دسترسی به ملیسا را همراهی جین میداند. با راهنمایی جین، مایکل به سراغ شخصی به نام همیلتون میرود. از طریق همیلتون، رد ملیسا در پارکینگ قایقهای منطقه 414 زده میشود. مایکل در یکی از سولههای ساحل با جسد حلق آویز ملیسا روبهرو میشود و ... .