ایران تهدید سایبری جهانی؛ اتهام جدید رسانههای غربی
به گزارش واحد بینالملل سایبربان؛ در روزهای گذشته، برخی وبگاهها و رسانههای غربی، با طرح ادعای تلاش ایران برای افزایش توانمندیهای سایبری خود، تهران را تهدید سایبری جهانی توصیف کرد. وبگاه lifezette، اخیراً در مقالهای تحت عنوان «ایران: تهدید جهانی جدید در فضای مجازی»، به اتهام زنی علیه ایران پرداخته است. این گزارش به شرح ذیل است:
«ایران، از سال 2015، در حال توسعه و اجرای یک عملیات تهاجمی پیچیده در بستر فضای سایبری به سر میبرد. این حملات، با استفاده از بدافزارهای سفارشی خاص، در پی دسترسی و آلوده سازی سیستمهای کنترل صنعتی حساس و زیرساختهای حیاتی در شرکتهای سراسر جهان، خواهند بود.
همهی فعالیتهای مخرب سایبری ایران در طول دو سال گذشته، صرفاً تمرینهایی برای افزایش توان و ظرفیتهای این کشور در حوزهی عملیات سایبری بوده است.
برای مثال، هکرهای ایرانی در سال 2012، حملاتی را علیه شرکت ملی نفت عربستان، آرامکو سعودی، ترتیب دادند. این حمله، زیرساختهای فناوری اطلاعات این شرکت را تقریباً از بین برد و آرامکو را تا مرز فروپاشی پیش برد. حال با گذشت پنج سال، توانمندیهای سایبری ایران افزایش چشمگیری داشته است. همین امر، ردیابی و اثبات حملات را نیز، با چالش مواجه میکند.
آرامکو را میتوان نوعی هشدار برای استراتژی ملی دفاع سایبری و سیاست خارجی آمریکا، دانست. سفر تاریخی ترامپ به عربستان، دلگرمکننده است و میتوان آن را به ورود کلانتر جدید به شهر تشبیه کرد.
با این وجود، اشتباهات بسیاری نیز، در مسیر مواجهه با این تهدید جهانی، به وقوع پیوسته است. به عنوان مثال، توافق هستهای که با پافشاری باراک اوباما، رییسجمهور سابق ایالاتمتحده، به ثمر رسید و مقدار بیشتری از توان استراتژیک ایران را معطوف توسعهی جنگ افزارهای سایبری کرد. بر اساس گزارش سال 2016 وزارت دفاع آمریکا، عملیات تهاجمی سایبری، با هدف تبدیل شدن به یکی از مزیتهای استراتژیک، از سوی ایران، در حال توسعه و تکامل است. ایران با پیشبرد برنامهی هستهای خود، تبعات و پیامد تحریمهای غرب را محک زد تا حداکثر توان احتمالی این فشارهای اقتصادی را در برنامهی توسعهی توانمندیهای سایبری خود، تخمین زند. این کشور تا کنون، هیچ واکنشی از سوی غرب را شاهد نبوده است.
در طول چند ماه گذشته، بدافزار ایرانی شمعون، سلسله حملات جدید را علیه عربستان سعودی آغاز کرده و مجدداً صنایع نفتی این کشور را هدف قرار داده است. این حملات واضح به یکی از متحدان کلیدی ایالاتمتحده، لزوم توجه بیشتر جامعهی جهانی به ایران سایبری را اثبات میکند.
امنیت سایبری ایران، هنوز در سطح کشورهایی چون چین و کرهی شمالی، پیشرفته نیست؛ در نتیجه، برخی متخصصان امنیت سایبری اسرائیل، به سیستمعاملهای مهم ایران دسترسی یافته و لیستی شامل 2000 هدف را به همراه برخی ابزار پیشرفتهی نفوذ، کشف کردند. بخش اعظم این اهداف، در آمریکا و عربستان سعودی قرار دارند و برخی مقامات دفاعی، پیمانکاران، روزنامهنگاران و سیاستمداران شاخص را شامل میشود. این لیست و اهداف برنامهریزیشده را میتوان مبین قریبالوقوع بودن حملهی سایبری گستردهی ایران، دانست.
پس نفوذ اسرائیل به دادههای ایران نیز، یکی از شرکتهای امنیت سایبری آمریکا، «عملیات ساطور» (Operation Cleaver) که توسط یک گروه هکری تحت حمایت دولت ایران، هدایت میشد را کشف کرد. این حملات مستند و قابل اثبات، صدها شرکت و موسسهی کلیدی، از جمله سیستمهای نظامی، سامانههای کنترل و نظارت نفت و گاز، فرودگاهها و دیتابیس امنیتی شرکتهای هواپیمایی را شامل میشود. کشورهای هدف در این عملیات تنها دشمنان متعارف ایران، یعنی اسرائیل و آمریکا نبودند؛ بلکه کشورهایی چون کرهی جنوبی و کانادا نیز در جریان این حملات، هدف قرارگرفته بودند.
نام این عملیات یعنی «ساطور»، بدین معنا است که ایرانیان تنها در پی جاسوسی و جمعآوری اطلاعات نیستند. فرودگاهها و شرکتهای استخراج نفت و گاز، تنها میتوانند با هدف تخریب و مختل سازی زیرساختها مورد هجوم قرار گیرند. ماهیت جهانی این برنامهریزیها و عملیات در فضای مجازی باید از سوی مردم کشورهای مختلف، نوعی هشدار تلقی شود.
گرچه توان سایبری ایران در حال حاضر، از کشورهایی چون آمریکا، چین و روسیه تا حدودی ضعیفتر است؛ اما همچنان، توان حمله به سیستمهای بانکی، مالی و زیرساختهای انرژی اسرائیل را دارد. از سوی دیگر، سیستمهای نظامی و ارتباطات انتظامی این رژیم نیز، میتوانند از سوی ایران تهدید شوند. بهترین راه اطمینان ایران از عدم تحقق صلح در خاورمیانه، حملهی سایبری، با پرچم دروغین نیروهای مقاومت فلسطین، به زیرساختهای اسرائیل، است.
به عقیدهی اکثر کارشناسان علوم سیاسی، هدف اصلی سیاست خارجی ایران، تبدیل شدن به قدرت مطلق خاورمیانه است. این کشور، بهطور حتم، از توان سایبری خود، در جهت تخریب و نابودی زیرساختهای اساسی، اقتصاد، ارتباطات و سامانههای دفاعی دشمنانش در منطقه، بهره خواهد برد. این در حالی است که ایران، همواره نگران به خطر افتادن توافق هستهای خواهد بود، از همین روی، تلاش خواهد کرد که از توان سایبری خود، نهایت بهرهبرداری ممکن را به عمل آورد.
جنگ سایبری در حال حاضر، به اندازهی مسئلهی موشکهای بالستیک ایران، اهمیت یافته است.
نفوذ جهانی ایران، پیش از دستیابی به توانمندی سایبری فعلی، به واسطهی قابلیتهای ابتدایی و ضعیف این کشور، کمرنگ و فلج شده بود. عدم دسترسی به سلاح هستهای، اعمال تحریمهای شدید اقتصادی و حضور همیشگی ناوگان دریایی آمریکا در تنگهی هرمز، از عوامل مؤثر بر این امر، به شمار میرفتند.
اما اکنون، تمرینات اولیه به پایان رسیده است و ایران، با توانمندی سایبری اصلاح شده و بسیار قدرتمند، میتواند به هر تهدیدی، پاسخ متقابل دهد.»