اقتصاد دیجیتال؛ فرصتها و تهدیدات
اقتصاد دیجیتال، اولین بار، در سال 1995، بهعنوان نام کتاب دان تپسکات (Don Tapscott)، تاجر و اقتصاددان مشهور کانادایی، مطرح شد. این کتاب، اولین اثری بود که به پیشبینی در مورد اقتصاد مبتنی بر شبکه، در عصر اطلاعات، پرداخت. ازآنپس به شکل گستردهای در سطح جهان بر سر زبانها افتاد و بحث و گفتگو در مورد آن، آغاز شد.
امروزه، حدود نیمی از جمعیت زمین، به اینترنت و یکسوم نیز به شبکههای اجتماعی دسترسی دارند و به جرئت میتوان نقطه اوج این انفجار در ارتباطات را اقتصاد دیجیتال دانست. این زیستبوم جوان، باارزش 3 تریلیون دلاری و متکی به زیرساختهای تکنولوژیک، رسانهای کاملاً جدید برای تبلیغات و عرضه نامحدود محتوا به شمار میرود. این نوع از اقتصاد، صنایع قدیمی و سنتی را منسوخ کرده و سازوکاری کاملاً بدیع در اقتصاد جهانی، پدید آورده است.
همانطور که پیشازاین نیز، اشاره شد، اقتصاد دیجیتال، ارزشی 3 تریلیون دلاری دارد. بهعبارتدیگر، ارزش این بستر جدید تعاملات اقتصادی، با کل تولید ناخالص بریتانیا، برابری میکند. این در حالی است که همه این اعتبار، تنها در طول 20 سالی که از تولد اینترنت میگذرد، به ارمغان آمده است.
این امر، بدین معنا است که غالب استارتاپهای فعال در حوزه اقتصاد دیجیتال، در دومین دهه حیات خود به سر میبرند؛ اما بااینحال، با قدرت و توان شگفتآور، در حال تثبیت و گسترش خود هستند. شرکتهایی چون اپل، گوگل، فیسبوک و آمازون، از نمونههای بسیار موفق این عرصه به شمار میروند.
به عقیده بسیاری از کارشناسان اقتصادی، بستر اقتصاد دیجیتال، با وجود این رشد گسترده و فراگیر، هنوز در دوران نوجوانی خود به سر میبرد.
در این نوشتار، به بررسی روند تاریخی حرکت جهان بهسوی توسعه اقتصاد دیجیتال و فرصتها و تهدیدات این عرصه، پرداخته خواهد شد.
فرصتها
رقابت، در عصر توسعه تجارت الکترونیک، مهمترین چالش مدیران کسبوکارها و بزرگترین فرصت مصرفکنندگان به شمار میرود. شرکتهایی که دفاتر، فروشگاهها و روابط عمومی خود را با روشهای جدید از طریق اینترنت به اشتراک میگذارند، از همتایان غیر دیجیتال خود، مزیت بیشتری دارند.
استراتژیهای رقابت در کسبوکارهای آنلاین، طیف گستردهای از انواع همکاری تا روشهای نوین ارتباط با مشتری را شامل میشود. اصولاً مشتریان خدمات جدید در بستر فضای مجازی، به ارتباط نزدیکتر با تأمینکنندگان و شرکای خود، نیازمند هستند.
دیوید پوتراک (David Pottruck)، برنده نخستین جایزه تجارت الکترونیک المنای (Achievement Alumni) و مدیرعامل شرکت چارلز شواب (Charles Schwab)، یکی از مؤسسات پیشرو حوزه سرمایهگذاری دیجیتال، طی سخنرانی در سال 1999، اینترنت را راهحلی بینقص برای همه چالشهای پیش رو، ندانست و اعلام کرد که شبکه جهانی وب، سبب ضعف خدمات پس از فروش و پاسخگویی به مشتریان شده است. بیشک، این نوآوری، در این برهه تاریخی، نقطه عطفی بینظیر به شمار میرود، اما بسیاری از کاربران این خدمات، در صورت فقدان دسترسی به اینترنت، از دسترسی به خدمات یادشده، محروم میشوند.
اما از سوی دیگر، مزایای بهرهمندی از فناوری جدید در حوزه اقتصاد و مبادلات مالی، بیشمار هستند. در ادامه به بررسی برخی از این مزایا خواهیم پرداخت.
• عدم محدودیت به مکان و زمان
مؤسسات مالی و شرکتهای تجاری، در سالهای اخیر، با تکیه بر فناوری اطلاعات، محدودیتهای مکانی و زمانی را تقریباً از بین بردهاند و به مزیت بازارهای بزرگتر با جمعیت و تنوع بیش از گذشته دستیافتهاند. پیشازاین، بازار فروشگاهها و شرکتها، به شهر و محل قرارگیری آنها محدود میشد. ما با گسترش اقتصاد دیجیتال، بستری بزرگ برای ارائه کالا و خدمات در مقیاس جهانی، فراهمشده است و همین امر، بسیاری از محدودیتهای گذشته را رفع کرده است.
• کاهش هزینههای تولید
با افزایش حضور تولیدکنندگان و شرکای تجاریشان در فضای مجازی، بسیاری از هزینههای ارتباط و هماهنگی، برای این فعالان اقتصادی، کاهشیافته است؛ به عبارت دیگر، مالکان کسبوکارها، به راحتی میتوانند یکدیگر را در بستر اینترنت بیابند و به همکاری بپردازند. این در حالی است که در صورت عدم وجود چنین بستر مناسبی، هزینههای تولیدکنندگان و تأمینکنندگان، بسیار گزاف بود.
• افزایش حجم فروش
همانطور که پیش از این نیز، اشاره شد، افزایش فضای موجود جهت ارائه کالا و رشد تعداد بازدیدکنندگان، سبب افزایش چشمگیر حجم فروش، شده است. بهعبارتدیگر، فضای مجازی، ویترینی به وسعت کل اینترنت را در اختیار تجار و فروشندگان، قرار میدهد. علاوه بر این، مشتریان نیز، به حجم بالاتری از کالا و خدمات با تنوع و قیمتهای متفاوت، دسترسی یافتهاند.
• دسترسی آسان
به جرئت میتوان گسترش اقتصاد مبتنی بر فضای مجازی را پایانبخش فرایند زمانبر و پرهزینه مبادلات مالی حضوری و روشهای سنتی خرید دانست. امروزه، مشتریان و کاربران با جستوجویی کوتاه در فضای مجازی، میتوانند به طیف بسیار گستردهای از اجناس و خدمات دسترسی یابند و به صورت غیرحضوری به خرید و فروش بپردازند.
• جهانیشدن تجارت
نقش مؤثر اقتصاد دیجیتال در تسهیل تجارت بینالملل و مبادلات مالی کلان در سطح جهان، امری انکارناپذیر است. اقتصاد دیجیتال نهتنها خرید را برای مصرفکنندگان خرد آسان کرده است، بلکه تجار و فعالان اقتصادی بینالمللی نیز، از فواید آن، بهرههای بیشماری میبرند. امروزه میتوان شبکههای مبادلات مالی چون سوییفت را از مصادیق تجارت الکترونیک در بستر اقتصاد دیجیتال دانست.
• کاهش هزینهها و زمان معاملات
جهانیشدن شبکههای متصل تبادل پول در سطح جهان، با از بین بردن هزینه استفاده تجار کشورهای توسعهیافته از حوالههای پرداخت خارجی و دیگر روشهای سنتی مبادلات مالی، کسبوکار فعالان اقتصادی کلان را تا حدود زیادی تثبیت و تقویت کرده است.
• حذف واسطهها
با ورود مستقیم تولیدکنندگان به بازار محصولات و خدمات در فضای مجازی، انحصار بسیاری از واسطهها و دلالها که سبب افزایش قیمتها در بازار بودند، کمرنگ شد و همین امر، سبب کاهش قیمتها، افزایش تنوع و تشدید رقابت در بازار، به نفع مصرفکنندگان شد.
تهدیدات
باوجود مزایای بیشمار ذکرشده برای اقتصاد دیجیتال و تحول بدیع معلول از توسعه این دست فناوریها در نظام مالی جهان، انقلاب ارتباطی جدید، تهدیداتی را نیز در پی دارد. بیشک هر نوعی از فناوری و پیشرفت، در کنار وجوه مثبت و تسهیل امور، مشکلات و چالشهای عدیدهای را نیز، در پی دارد.
در ادامه با بخشی از مشکلات و مسائل ناشی از توسعه اقتصاد دیجیتال، اشاره خواهد شد:
• حریم خصوصی و امنیت
اطاعات شخصی و مالی، چون آدرس و شماره تماس و رمز کارتهای بانکی، در همه جوامع و مقاطع حیات اجتماعی، جزو حساسترین دادههای هر فردی، به شمار میروند. از همین روی، استفاده مستمر این اطلاعات، در بستر فضای مجازی، افزایش خطر هک، نقض حریم شخصی و حتی سرقتهای سایبری را سبب میشود؛ بنابراین، حفظ امنیت حداکثری اطلاعات در فضای سایبری، تقریباً غیرممکن است و فقط میتوان ضریب حفاظت حسابهای کاربری را با برخی تدابیر، افزایش داد.
• نیاز به اینترنت
بر اساس گزارشهای منتشرشده از سوی برخی نهادهای آماری موثق، نیمی از جمعیت کره زمین، به اینترنت و در نتیجه بازارهای فضای مجازی، دسترسی ندارند. با توجه به این گزاره، میتوان نتیجه گرفت که امکان دسترسی به خدمات حوزه اقتصاد دیجیتال، مستلزم دسترسی به اینترنت است و همین امر، یکی از ضعفهای اساسی این شبکه به شمار میرود.
• فقدان تعامل
این روش از تجارت که غالباً به صورت غیرحضوری پیگیری میشود، امکان تعامل میان طرفین قرارداد را به حداقل تقلیل میدهد و روند خدمات پس از فروش و پیگیریهای بعدی را دشوار و زمانبر میکند.
• مسائل امنیتی شرکتها
استفاده از بسترهای دیجیتال علاوه بر افزایش ریسک سرقت اطلاعات مصرفکنندگان، شرکتهای ارائهدهنده خدمات و کالا را نیز، با مخاطره مواجه میکند. همهروزه اخبار بیشماری از هک و سرقت اطلاعات شرکتهای بزرگ فعال در عرصه تجارت الکترونیک منتشر میشود. از همین روی، به نظر میرسد که چالش امنیت، همچنان مسئلهای حل نشده در این عرصه باقی خواهد ماند.
• هزینههای زیرساختهای تجارت الکترونیک
با تغییر تدریجی نظام اقتصادی جهان و افزایش تمایل جوامع امروزی به فعالیت اقتصادی در بستر اینترنت، مؤسسات و مالی و شرکتهای ناچارند دیر یا زود، به این عرصه وارد شوند و این امر، با وجود کاهش بسیاری از هزینههای فروش و عرضه کالا و خدمات، سرمایه مورد نیاز جهت حفاظت از زیرساختهای دیجیتال و شبکهها را به شکل سرسامآوری افزایش میدهد.
واکاوی و جمعبندی نهایی
با وجود همه مزایا و معایبی که برای انواع کاربردهای اقتصاد دیجیتال، برشمردیم، ورود جامعه نوین به حوزه اقتصاد دیجیتال، ورود شرکتها به این عرصه نوپا، امری ناگزیر است؛ بنابراین، با توجه به عزم جهانی بخش خصوصی و بازیگران دولتی برای پیوستن به این خیزش، مقاومت شرکتها در مقابل تغییر روش و بستر فروش کالا و خدمات، سبب حذف تدریجی کسبوکارهای یادشده از بازار و شکست آنها خواهد شد.
از سوی دیگر، دولتها نیز توان چندانی برای مقابله با اقتصاد دیجیتال نخواهند داشت و بیتوجهی به فراهم آوردن زیرساختهای دیجیتال لازم برای ورود جامعه به حوزه تجارت الکترونیک، سبب بازماندن کشورها از قافله پیشرفت و توسعه میشود.
به عقیده بسیاری از کارشناسان فضای سایبری، تقویت امنیت سایبری و زیرساختهای نوین، بهترین راهکار پیش روی دولتها برای تداوم حیات و توسعه پایدار، در عصر حاضر، به شمار میرود.